.

.

دریافت کد باکس لباس های صغری

لباس های صغری

 

پدرو مادرم می گفتند:((بچه ای,فعلا درست رابخوان))ونمی گذاشتند برم جبهه.یک روزکه شنیدم

بسیج اعزام نیرو دارد.لباس های صغری خواهرم را روی لباسم پوشیدم وسطل آب رابرداشتم وبه بهانه آوردن آب ازچشمه زدم بیرون.پدرم که گوسفندها را از صحرا می آورد, دادزد: ((صغری کجا؟))

 

برای این که نفهمد سیف الله هستم, سطل آب را بلندکردم که یعنی میروم آب بیاورم.رفتم و از جبهه لباس ها را بایک نامه پست کردم.یک بارپدرم آمده بودوازشهرتلفن کرده بود.ازپشت تلفن گفت:

((ای بنی صدر!وای به حالت.مگردستم بهت نرسه!))

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

0

(

  



نظرات شما عزیزان:

Parisa
ساعت0:15---1 شهريور 1393
لينك شديد


چشم انتظار
ساعت11:27---31 مرداد 1393
ممنون ازمطالب خوبتون
موفق باشید
یاحق


مژده
ساعت23:15---30 مرداد 1393
زیبا بود
لینک شدید


مجله ویوا
ساعت16:44---30 مرداد 1393
کاربرگرامیebrahim4369
سلام.
از ثبت نام شما در مجله کاربری ویوا متشکریم.
از هم اکنون میتوانید فعالیت خود را در ویوا آغاز کنید.
وبلاگ شما در دسته ی وبلاگهای فرهنگی به ثبت رسید.
هر روز میتوانید بهترین نوشته سایتتان را در ویوا به اشتراک بگذارید تا بازدید شما خودکار افزایش یابد.
با تشکر.
مدیریت ویوا


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 30 مرداد 1393برچسب:جبهه,بسیج,بنی صدر, ] [ 12:40 ] [ پریا ]
[ ]