.

.

دریافت کد باکس مادرش آلزایمر داشت

مادرش آلزایمر داشت

مادرش الزایمر داشت
بهش گفت مادر یه بیماری داری . باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان
مادر گفت چه بیماری ؟
گفت آلزایمر
گفت یعنی همچیو فراموش میکنی...
مادر گفت مثل اینکه خودتم همین بیماری رو داری
گفت : چطور ؟
مادر گفت انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم ...
چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی ...
کمر خم کردم تا قد راست کنی ...
پسر رفت تو ی فکر ...
برگشت به مادرش گفت : مادر منو ببخش
گفت : براچی ؟
گفت : به خاطر کاری که میخواستم بکنم
مادر گفت :
من که چیزی یادم نمیاد ....


نظرات شما عزیزان:

زهرا
ساعت1:11---1 شهريور 1393
خیلی وبلاگ زیبا و متفاوتی دارین...!
ببخشید سلام!!!!
پاسخ:ممنونم ...


مجتبی
ساعت11:00---29 مرداد 1393
سلام وبت خیلیی خوبه .قشنگ بود مطلبت . اگه دوست داری با هم بلینکیم .
پاسخ:ممنونم....لینکت کردم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 26 مرداد 1393برچسب:, ] [ 21:6 ] [ ابراهیم حسینی ]
[ ]